پنج سال

ساخت وبلاگ
فضا پر از لهیدگی هاست. پر از ساختمان های سر پا خوابیده. پر از دیوار های رنگ و رو رفته نشان از دوره ای در اوج.صدای مذکرها زیر پیاده رو اکو میشود. انگار که استالین پشت بلندگو چند دقیقه یکبار فرمان جنگی صادر کند. موتوری ها پشت تیربار نشسته اند. تاکسی چی ها بمب صوتی میزنند. مسافرها خط کشی در صف brt ایستاده اند. رژه ی گذری های مثل موریانه ریخته شده توی پیاده رو. اداراتی های عروسک کوکی. طبق اصل کارمندی در همه جای دنیا اول و آخر مسیرشان زیرزمین است: مترو. زیرگذر تئاتر شهر.بعضا عجله دارند که زمان بیشتر برای فلاکتشان بخرند.مهاجرهای اسیای مرکزی فیس. دمپایی لا انگشتی پوشیده های ناخن درختی.نگاه خیره آنها به دانشجو های خوش رنگ.پچ پچ های یواشکی با لهجه ی میخی. رومئو و ژولیتی بعضا دیده میشود اما کپی دست چندمش.عاشق همان بهمن دولشان.آنها دنیا را دارند و آگاهن به زعم خودشان. طبقه کارگر فست فودی ها را لیس میزنند. قارچ و پنیر ها غَش میکنند. فلافل ها را می بلعند .نفس بالا نمی آید. فست فود های میز مربایی. جفت پای جگرکی ها را جاخالی میدهند. جگر ها بِشکَن میزنند و مگس ها قر ریز می آیند. کوبیده های لاستیک صفت. قیمت:بیست هزار تومن، اما خاتمی هنوز رییس جمهور نیست. ‏آمال گاه مرده دانشجویان. اصلاح طلبی ‏وقتی مُرد خیلی از آنها را به خاموشی گرایاند هواکش ها افسرده اند. ‏اما مهم نیست  ویتامینه های معمولیِ تمام عیارِ از هیچ چیز بهتر. استراحتگاهِ محصل های دست توی جیبِ پدر.تئاتر شهر کم از فاوِلا ها ندارد.جان میدهد برای اجرای تئاتر های با درون مایه کازابالانکا و بر باد رفته.اما اگر پول آن را نداشتی میتوانی خودت را با نوفل لوشاتو برسانی.متریال بی کیفیت تر با حس قوی تر.میعا پنج سال...
ما را در سایت پنج سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 22 تير 1401 ساعت: 13:10

شبی پاییزی در کافه ای در تهران...شرلوک :   موقعیت ساعت سه دو نفر وارد شدن بریم تحلیلواتسون :  حلهشرلوک :  نمره دهی؟واتسون : سیاهه هشت نارنجی هفت و نیمشرلوک :  سیاهه درسته ولی نارنجی تهش هفت و بیست پنجواتسون : چرا؟شرلوک :  از سارا جذابتره ولی از کایلی کمترواتسون :  به نظرم در حد کایلیشرلوک :  نه کایلی اپشنای بهتری داشتواتسون : پس 7.25اهنگی از تتلو در کافه پلی است واتسون به ویتر میگوید آن را به اهنگی از نامجو تغییر بدهدشرلوک متوجه زمزمه قسمتی از اهنگ ترنج توسط دختر مورد نظر می شودبعد ده دیقهشرلوک :  وقتی دختره وارد شد اهنگ تتلو رو شنید به دوستش گفت این کدوم اهنگشه ؟ در حالی که برای نامجو داره هم خونی میکنه دو سبکی که کلا نمیگنجن تو یه کاسه نظرتو چیه؟واتسون : نظر خاصی ندارمسیگارشو در اورد. خودش پیش قدم نشدسیگار کشیدن و به دست گرفتنشو دقت کردی کاملا تابلو بود ناشیهپس از سیگار داره به عنوان نردبون مقبولیت خودش استفاده میکنه برخلاف دوستشواتسون :  استدلال ضعیفیه بازمبعد چن دقیقهواتسون :  با این دیگه اثبات میشهشرلوک :  بگوواتسون :  حرفاشونو گوش دادی؟شرلوک :  کاملا یه گوشم باهاشونهواتسون : دقت کردی وقتی یارو از مهمونی تولد دوس پسرس گفت بلافاصله یه خاطره با همینمضمون با بار مثبت برا خودش گفتشرلوک :  فرضیه ثابت شد دقیقا این همون دوستشه که میخاد از دوستی باهاش برا خودش اعتبار بخرهبعد ده دقیقهواتسون :  وقتی میخنده دقت کن بهشخنده خودشو می پوشونهبه نظرت چه نشونه ای میتونه باشهشرلوک :  دو حالت داره یا اعتماد به نفس درونی رو نداره و یا خیلی دوستی نداشته که باهاش راحت باشهواتسون :  میشه گفت تک فرزندهشرلوک : &n پنج سال...
ما را در سایت پنج سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 22 تير 1401 ساعت: 13:10

در مه با قدم های سنگین به پارکی قدم می گذارد تا پنج دقیقه پیش اصلا به این که به این پارک برسه فکر نمیکرداینترو ممکنه شمارو به این اشتباه بندازه که الان قراره سیگاری در بیاره و کامی سنگین در این عصر خفقانی پاییزی را پایین ببردخیر آن مرد 2 بسته ادامس را بالا انداخته و دارد مث یک پستاندار نشخوار کننده عضلات فکش را به فاک میدهدادامس بسیار باد کنش خوب می باشدروی نیمکتی نشسته است به نوعی جالبه که هیچ فکری ندارد و فقط دارد می جودهر ده ثانیه یه بادی در ان پلیمر ها می اندازدحبابی بزرگ در شان دو بسته ادامسهراز چند گاهی رهگذر های پارک با نگاهی عجیب اورا می پایندناگاه فردی رد می شود و به اون زل میزند برای چند لحظه کوتاهی+هی-؟؟+هی؟-با منی؟+اره اون نگاه عجیب برای چی بود-عجیب نبود اقا فقط داشتم نگاه میکردم+چاره ای نیست کمتر کسی میتونه محو استعداد های من بشه------رهگذر میخواهد به مسیرش ادامه دهد-------+هی چرا به من ملحق نمیشی-بله؟+میگم بیا یکم اینجا بشین این هنوز یه بسته ادامس دیگه همراهم هست-مرسی باید به کارام برسم+5 عصر پنج شنبه تو پارک داری تنها با یه هندزفری قدم میزنی فکر نکنم کار خاصی داشته باشی----------مرد ادامس را به سمت زن نشانه می رود---------------زن در ان سوی نمیکت می نشینداوکی خب نشستم+لیمو نعناع یا دارچین؟-لیمو+ندارم-نعناع رو بده+ فقط دارچین دارم-گرفتی مارو؟----------------بعد مدت زمان کوتاهی------------------------+واو یه ترکیب خوب از جذاب بودن و کیوت بودنی-اگه میخای مخ منو بزنی باید بگم کارت افتضاحه+عه لاین بدی بود؟-افتضاح+همینو رایان گاسلینگ میگفت رو اون کار میکرد-خب اون رایان گاسلینگه و در ضمن فکر نکنم هیچ وقت این کلماتو به زبونش بیاره+اتفاقا تو فیلم crazy stupid love ازش ا پنج سال...
ما را در سایت پنج سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 96 تاريخ : چهارشنبه 22 تير 1401 ساعت: 13:10